| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
معنی کلمه “خیار” به انگلیسی “cucumber” میشود.
چند مثال با کلمه “cucumber” :جوان ایرانی (irjavan.com)
1. I enjoy eating cucumber slices with hummus as a healthy snack.
(من از خوردن برشتههای خیار با حمص به عنوان یک میان وعده سالم لذت میبرم.)
2. Cucumber sandwiches are a classic choice for afternoon tea in England.
(ساندویچ خیار یک انتخاب کلاسیک برای چای بعدازظهر در انگلستان است.)
3. She made a refreshing salad with tomatoes, cucumbers, and lettuce.
(او سالادی تازه کننده با گوجهفرنگی، خیار و کاهو درست کرد.)
4. The spa offers cucumber facials to hydrate and refresh the skin.
(سالن زیبایی ماسک خیار را برای نرم کردن و تازه کردن پوست ارائه میدهد.)
5. The pickles are made from cucumbers that have been soaked in vinegar and spices.
(ترشیها از خیارهایی ساخته شدهاند که در سرکه و ادویهجات خیس شدهاند.)